دانشنامه تاریخ پزشکی ایران و اسلام در دست تدوین و تألیف
فرهنگ و تمدن شکوهمند دورۀ اسلامی، یکی از شاهکارهای هویتی بینظیری است که در طول تاریخ بشر، جهان به خود دیده است. داشتن این پدیدۀ شگفت انگیز را خداوند متعال از آنِ ملّتی کرده که امروز میراثبانِ آن ماییم و بدان فخر میورزیم. تمدن اسلامی با داشتن میراث مکتوب بیشماری که هر کدام به مانند سجل و شناسنامۀ هویتی و ملی ماست، ما را از دیگر ملل و اقوام در جهان متمایز ساخته و به اصطلاح یک سر و گردن افزون نموده است.
این ادعا زمانی مستدل میشود که به میراث به جای مانده از اسلاف و گذشتگان خود بنگریم و کمّ و کیف آن را با تمدنهای دیگر به ترازوی قیاس نهیم. زمانی که هنوز نیوتُنها و کَپلرها به دنیا نیامده بودند، خواجهنصیرها و ابن هیثمهایِ ما دانش اعجابانگیز بشری را تا جایی که در باور بشر آن عصر نمیگنجید، چنان بارور کرده بودند که دانشمندان جهان را وامدار خود ساختند؛ و وقتی میبینیم که بیش از 400 سال قانون ابن سینا مهمترین کتاب درسی آموزش پزشکی در دانشگاههای معتبر اروپا بود و پس از اختراع صنعت چاپ، سومین کتاب چاپی دنیا (1592م. در رُم) محسوب میشود، و هزاران هزاران تأثّری که دانش جهان از این تمدن پذیرفته و به پیشرفت بشر کمک کرده است. نسخههای خطی، میراث بسیار ارزشمندی است که نشان میدهد تمدن ما در گذشته تا کجا رسیده بود و چه تأثیری در ارتقای دانش بشری در جهان داشته است.
کاملاً روشن است که مسلمانان بالاخص در علوم و فنون تا قرنها پیشرو بودند؛ آن گاه که پیش از قرون وسطی هنوز اروپا غرق در خرافات دینی و عوامزدگی بود، دانشمندان ما رصدخانه و شفاخانه و بیمارستان و دانشگاه و کتابخانه میساختند و مسایل و مشکلات روز را با دانش راستین حل و بحث و فصل میکردند؛ و دلیل این مدعا البته همین نسخ خطی موجود هستند که با قیاس جزئی با آثار همروزگارشان در غرب، بر اهل بصیرت کاملاً آشکار خواهد بود.
با این وجود، اکنون وظیفۀ ما در قبال این گنجینههای به میراث مانده از آبا و اجدادمان چیست؟ آشنا کردن نسل حاضر با این میراث و انتقال آن به نسلهای آینده، تحقیق و تفحص در این میراث گرانقدر و تشویق جامعۀ دانشگاهی و محققین به پژوهش در این عرصه، شناختن و شناساندن دانشمندان به عنوان الگوی علم و زندگی برای جوانان سرزمینمان، برگزاری همایشها و نشستهایی در این حوزه جهت تشویق مدرسین و دانشجویان، و غیره و غیره، همه اموراتی هستند که به عنوان تکلیف، نه تفنّن، به عهدۀ ما بوده و تا به حال چنان که باید و شاید بدان نپرداختهایم.
اگرچه در کشور ما فعلاً حدود دویست و پنجاه هزار نسخۀ خطّی در مجموعه فهرستها ثبت و معرفی شده و محققّین تقریباً به آسانی امکان دستیابی به آنها را در کتابخانههای مختلف داخل کشور دارند، امّا سهم معتنابهی از اینگونه آثار معادل تقریباً یک میلیون نسخۀ خطی در خانهها، کتابخانهها و مراکز مختلف در داخل کشور و نیز تعداد زیادی در دیگر کشورهای جهان، همچنان ناشناخته و معرفی نشده و طبعاً از نظر اهل تحقیق پنهان مانده است.
از این روی، یکی از مشکلاتی که ما در بررسی نسخ خطی پزشکی دورۀ اسلامی داریم، این است که تا به حال یک آمار صحیح از میزان موجودی این آثار به دست نیامده است. وقتی ما هنوز اطلاع جامعی از میزان موجودی آثار این حوزه و کمّ و کیف آنها نداریم، چگونه میتوانیم به تحریر تاریخ علوم دورۀ اسلامی بپردازیم و تأثیر و تأثّر دانشمندان را از همدیگر به ترازوی نقد و بررسی بگذاریم؟!
با این وجود باید گفت الفبای نگارش تاریخ یک علم، آگاهی کافی و وافی از میزان مستندات و آثار مکتوب آن علم است؛ و البته بدون آگاهی از این مستندات، نگارش یک تاریخ صحیح ممکن نخواهد بود؛ لذا کوششهایی هم که تا به حال در ایران شده، هر کدام به نوبۀ خود کمی و کاستیهایی داشته و در بیشتر موارد قیاسها به حدس و گمان منتهی شده است. این است که وقتی به معدود کتب تاریخ علم مراجعه میکنیم، با حجم زیادی از لفّاظیهای بیمدرک مواجه میشویم که فقط به تعریف و تمجیدها اکتفا کرده و به جای نگارش تاریخ به معنای واقعی، به تعارفات مرسوم پرداختهاند. در حالی که وقتی به تحقیقات مستشرقین توجه میکنیم، میبینیم چون اغلب ایشان بر مبنای مستندات و تحقیقات پایهای بر اساس آثار موجود سخن گفتهاند، هنوز با گذشت قرنها، نظریات آنها مورد قبولتر است. حرکتی که استاد فؤاد سزگین در مؤسسۀ مطالعات اسلامی در فرانکفورت در احیای آثار عربی آغاز نمود، صرفاً بر پایۀ همین مستندنگاری بود. برای همین است که تاریخ نگارشهای عربی ایشان در جهان یکی از بهترین منابع قابل رجوع محقّقین این حوزه در چهار قرن اوّل هجری میباشد.
از این روی، زمانی ما میتوانیم سخنی برای گفتن داشته باشیم که اطلاعی از کمّ و کیف این گنجینۀ بزرگ و ثروت عظیم خود حاصل نماییم.
از سویی، وقتی میخواهیم تعریفی از تاریخ پزشکی دورۀ اسلامی بیان کنیم، بیشک ابرمردان این دانش، چون ابن سینا، سید اسماعیل جرجانی، مجوسی اهوازی، ربّن طبری، ابن ابی صادق، بیرونی، و حتی آثار عربی شدۀ دانشمندان یونانی چون جالینوس، بقراط، دیوسقوریدس، و دیگران بر خاطر ما مجسّم خواهند شد.
حال این سؤال پیش میآید که آیا ما به عنوان میراثبانان این دانش به مثابۀ یک ایرانی، چه میزان به زندگی و آثار این بزرگواران آشنایی داریم؟ و مهمتر از آن چه میزان از آثار ایشان سهم برده و در ارتقای دانش طب مکمل برای سلامت جامعۀ خویش در عصر حاضر بهره بردهایم؟
و حتی یک سؤال ساده و ابتدایی: آیا در ایران ما که همیشه سنگِ این دانشمندان و تمدن اسلامی را به سینه میزنیم، چه میزان از آثار این بزرگواران را به طرز نیکو و علمی منتشر کرده و در دسترس جامعه قرار دادهایم؟
جواب این سؤال بسیار ساده و متأسفانه به طرز بسیار اسفناکی، دردآور است! چراکه اگر دانش پزشکی را مثال بزنیم، از حدود 2500 عنوان نسخۀ خطی پزشکی معرفی شده تا کنون که سال پیش فهرست نسخ خطی پزشکی دورۀ اسلامی در کتابخانههای جهان توسط سرپرست علمی این پروژه (یوسف بیگباباپور) در 6 جلد منتشر شد، هنوز یک دهم آن نیز از 100 سال پیش تا به حال به چاپ نرسیده است!
امّا آیا امروز در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی ما در حوزۀ طب سنتی و مکمّل، چه مقدار از این منابع استفاده میکنیم؟ و آیا منابع جایگزین دیگری جز این آثار داریم؟ اگر جواب منفی است، پس چرا تا به حال آن گونه که شاید و باید به این آثار توجه کافی نشده و دولت به انتشار همۀ این آثار همّت نگماشته است؟!
از اینها که بگذریم، دست روی دست گذاشتن و یا بیاعتنایی کردن به این امر ما را روز به روز به فترت عمیقی در این راستا میکشاند که هنوز هم مردم را در استفادۀ از داروهای مهلک و مضرّ شیمیایی ناگزیر کرده است و عوارض و عواقب ناشی از آن که نیاز به گفتن نیست!
طرح اولیۀ دانشنامه
این اثر دربردارندۀ حدود پنجاه هزار مدخل گوناگون پزشکی و علوم وابسته است که در دایره واژگان مربوط به تندرستی وبیماری قرار دارد و به لحاظ موضوعی به حوزههای علم طب، ارکان، کالبد، غذاها، بیماریها (اسباب و نشانههای آنها)، درمان بیماریها، داروها (کانی و گیاهی و حیوانی)، ابزارهای پزشکی و بهداشتی، اشخاص (طبیبان مشهور و مولفان و مترجمان کتب و مقالات طبی)، کتابها و مقالات و رسالهها، بیمارستانها و موسسات طبی و... قابل تقسیم است که همگی و تماماً بر اساس آثار و متون پیشین استخراج و توضیح داده شده است. یعنی مقالات ما در این دانشنامه کاملاً متن محور و بر اساس مدارک و اسناد موجود و متون پزشکی 1400 سال تمدن اسلامی - ایرانی است. دانشنامۀ مزبور کاملاً مصوّر و به صورت تمام رنگی خواهد بود (شامل تصویر گیاهان، داروهای کانی، حیوانات، ابزارهای پزشکی و بهداشتی و داروسازی، صفحاتی از کتابها و نسخ خطی، کالبدشناسی، تصاویر خیالی پزشکان پیش از قاجار و تصاویر واقعی موجود از اطبای دورۀ قاجار، بیمارستانها و مراکز درمانی، و...).
شیوۀ تدوین این کتاب به این شکل است که ابتدا نام مدخل آمده است. مداخل به ترتیب حروف الفبا مرتّب شده است. سپس درتوضیحی هر مدخل، واژه یا عبارتی همچون: «ابراز، ارکان، اصطلاح، اوزان، بیمارستان، بیماری، حیوان، خانوادهای از پزشکان ایرانی، دارو، داروی حیوانی، داروی کانی، داروی گیاهی، درمان، روش استفاده از دارو، روش داروسازی، روش درمانی، طبیب، طعام، کالبد، کانی دارویی، کتاب، مولف و طبیب، مترجم، گیاه دارویی، مادۀ دارویی، مقاله، نهاد، و نوع دارو... آمده که بیانگر ماهیت و یا کاربرد آن مدخل در علم پزشکی است.
یک مقدمۀ مفصل در تاریخ پزشکی دورۀ اسلامی به دو زبان فارسی و انگلیسی، همچنین در علت تدوین این دانشنامه خواهد بود.
همچنین در این راستا حدود 30 هزار پرونده علمی به صورت دیجیتالی تهیه شده که در آن، تصویر یا فایل وُردی صفحاتی که دربردارنده شرح و توضیح مداخل است، آورده شده و نویسندگان مقالات میتوانند بدون مراجعه به اصل کتاب از روی همین مدارک، مدخل مورد نظر را تحریر کنند.
برای گام اوّل، حدود 22500 مدخل در کتاب «مداخل و منابع پزشکی در اسلام و ایران» در سال 1393 از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با نظارت ریاست محترم آن، علامه دکتر مهدی محقق و بازبینی دکتر یوسف بیگ باباپور منتشر شد. این کتاب برای جستجوی اصطلاحات مورد استفاده پژوهشگران طب سنتی و تاریخ طب در ایران و اسلام قرار میگیرد. اگر چه نمیتوان کتاب را جامع تمامی مداخل پزشکی و یا حاوی تمام منابع دانست و کمتر از نصف مداخل در آن یاد شده است و در آن، گاه سهویّاتی وارد شده و گاه عدم یک دستی در توصیف مداخل نیز دیده میشود، اما تمام این موارد با در نظر گرفتن گستردگی و حجم کار، طول مدت انجام آن و عدم متمرکز بودن در یک موسسه خاص که گاه به چند دست شدن کار میانجامد، قابل چشمپوشی است.
ضرورت تولید و نحوۀ نشر این اثر
بیشک نیاز مسلّم ما برای ساخت و توسعۀ دارو- غذاهای تکمیلی و گیاهی در مراجعه به آثار پزشکی 1400 سال تمدن دورۀ اسلامی به زبانهای عربی، فارسی، ترکی و اردو بر همگان آشکار است؛ از این روی، باید در مرحلۀ اوّل به عنوان یک وظیفه باید بدان نگریست تا همنوعانمان را به جای به خطر انداختن با تداوی شیمیایی، به سوی تداوی طبیعی، که خداوند متعال هزاران نوع از آن را در طبیعت خلق فرموده، سوق دهیم و البته تشویق و ترغیب کنیم.
این زمانی میسّر خواهد بود که ما خود این آثار را بشناسیم و احیا کنیم و در دسترس محققین قرار دهیم تا از روی فرمولها و تجارب موجود در این آثار، و البته با آمیختن آن با دانش امروزی، داروهایی کاملاً بیخطر بسازند و در اختیار جامعۀ بشری قرار دهند.
این دانشنامه دست کم 17000 داروی ترکیبی و بیش از 20000 داروی مفرده را با فرمول ساخت و نحوۀ ترکیب و موارد کاربرد درمانی و غیره در اختیار ما قرار میدهد و چنانچه گفتیم ویژگی اصلی این اثر متن محوری و تکیه بر شواهد تاریخی است. همچنین معرفی بیش از 2500 اثر پزشکی، 1500 مؤلف متون پزشکی، تمامی ابزار و آلات پزشکی، روشهای درمانی، روشهای داروسازی و... است.
اهمیت این اثر زمانی مشخص می شود که بتوان آن را به صورت عملی و کاربردی هم در عصر حاضر به بهره برداری رساند. به عبارتی شناخت نحوۀ ترکیب یا زمینۀ استعمال یک دارو برای فلان بیماری، باعث خواهد شد تا فرمولهای ساخت دارو در اختیار جامعۀ پزشکی و داروسازی ما قرار گیرد و چه بسا صدها داروی جدید از مداخل دارویی این اثر استخراج و پس از آزمایشات لازم به مرحلۀ تولید انبوه برسد و سود اقتصادی هم داشته باشد.
از طرفی دانشجویان، محققین و پژوهشگران حوزههای طب سنتی، تاریخ علم، داروسازی، متن پژوهی، و... هر کدام نسبت به تنوّع موضوعیت مداخل این دانشنامه و در عین حال جامعیّت آن، میتوانند از آن بهره برده و حتی به منابع مشابه مندرج در آخر هر مدخل مراجعه نموده و به اطلاعات جامعتری دست یابند. پس میبینیم که این اثر در حوزههای مختلف میتواند مورد استفاده و توجه قرار گیرد.
این اثر در حدود 12 الی 15 جلد برآورد شده و کارگروه آن جزو اساتید و محققین مجرّب این حوزه هستند. سرمایهگذار و حامی اثر، جناب آقای دکتر جلال جلالشکوهی، پزشک رادیولوژیست و استاد دانشگاههای شهید بهشتی و غیره هستند که کارنامۀ بسیار درخشانی در تاریخ پزشکی معاصر و فرهنگ و غیره دارند. همچنین سرپرستی آن به عهدۀ دکتر یوسف بیگباباپور (دکترای تاریخ پزشکی و عضو هیأت علمی دانشگاه) میباشد که بیش از 150 جلد کتاب در حوزۀ تاریخ پزشکی و متون طبی و طب سنتی تا به امروز منتشر کرده و برندۀ جایزۀ کتاب سال در نشر اثر در حوزۀ تاریخ پزشکی (کتاب نورالعیون جرجانی در سال 1392) است.
و یک درد دل
اکنون که به حول و قوۀ الهی و با حمایتهای مرد دانشور و کریمالطبعی چون دکتر جلال جلالشکوهی زمینۀ نشر مجلّد اوّل این مجموعه مهیا شده است، امید میرود بتوانیم هرچه زودتر مجلّد اوّل را در یکی دو ماه آینده به مرحلۀ چاپ نهایی برسانیم و با یک روش هدفمند به تولید مجلدات دیگر در سالهای آتی بپردازیم. برآورد شده است تا هر سال بتوانیم یک جلد این اثر را منتشر نماییم، ان شاءالله تعالی.
و همه میدانیم کاری که وظیفۀ یک دولت یا ارگانهای وابسته به دولت است، اکنون به دوش مردی افتاده که از سلالۀ پاک حاج میرزا مهدی شکوهی است. مردی که تمام زندگی خود و فرزندانش را وقف آزادی و آزاداندیشی کرد و با جهل و استبداد همیشه در جنگ بود.
اما جهل مرکّبی که در نهاد برخی پینه بسته، هنوز هم از آزار و نیش و کنایهشان در امان نیستیم. هر کس به نحوی، دوست و آشنا، غریبه و دشمن، دور و نزدیک، چه از روی تنگنظری، چه حسادت، چه جهل و نادانی تا توانستهاند ما را رنجاندهاند و میرنجانند. اما خدای را شاکریم که با این همه بدخواه که بر خیرخواهان همیشه افزونند، هنوز پا برجاییم و نشان دادیم با عمل خود، نه با ورّاجی و حرفهای صد من یک غاز! که در طول چهار سال از عمر بابرکت بنیاد شکوهی، بیش از 100 عنوان کتاب ارزنده و مرجع چاپ کردیم، و البته در این امر، فقط ناشر نبودیم، بلکه باعث خلق بیش از 70 درصد این آثار شدیم. همه اینها البته به برکت حمایتهای مادی و معنوی پدری دلسوز و مهربان، جناب دکتر شکوهی بود. از خداوند منّان طول عمر، صحت بدن، و توفیق روز افزون برای ایشان و خانواده محترمشان خواستاریم.
آشنایی با مدیرعامل بنیاد شکوهی و سرپرست علمی پروژه:
دکتر یوسف بیگ باباپور، متولد مراغه (آذربایجان) به سال 1357 شمسی (1978 میلادی)، پس از گذراندن دورۀ تحصیلات مقدماتی در مراغه، در سال 1375 شمسی در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی وارد دانشگاه شده و در سال 1382 موفق به کسب مدرک فوق لیسانس در همان رشته شد. در سال 2012 ميلادي در رشته تاريخ علم (تاريخ پزشكي دوره اسلامي) با عنوان پاياننامه «علم تشريح و تصويرنگاري پزشكي در نسخههاي خطي دورة اسلامي»، زير نظر دكتر مهدي محقق (استاد راهنما) و دکتر محمدمهدی اصفهانی (استاد مشاور) از كالج طب مكمل کانادا «Canadian College of Holistic Health» موفق به اخذ مدرك دكتري شد. همچنين از سال 1385 شمسی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد میباشد.
وی فعالیتهای تحقیقاتی خود را در زمینۀ ادبیات، تاریخ و تصحیح متون و نسخه شناسی از سال 1381 شمسی شروع نمود و تا امروز حدود 350 عنوان کتاب و رساله و حدود 200 مقاله علمي در زمینههای مختلف، و بالاخص نسخ خطی و تصحیح متون و تاریخ علم و غیره در مجلات داخلی و خارجی به چاپ رساندهاست.
همچنین در بهمن ماه 1392 به عنوان شایسته تقدیر در سی و یکمین جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به خاطر تصحیح کتاب نورالعیون ابوروح جرجانی، موفق به اخذ جایزۀ کتاب سال شد.