الاسباب والعلامات، نجیب الدّین سمرقندی، با مقدّمه، تحقیق و تصحیح: یوسف بیگ‌باباپور، حمید شمسی باغبانان، و سینا پروانه، از سوی انتشارات المعی و مرکز تحقیقات دانشگاه شاهد با مشارکت چند سازمان دیگر، تهران: پاییز 1391ش.، در حدود 450 صفحه، که بر اساس چهار نسخه کهن تصحیح شده، منتشر شد.

در مقدمة آن می‌خوانیم:

سمرقند یکی از شهرهای ایران قدیم به شمار می‌رود که شکوه و عظمت تمدن آن زبانزد تاریخ‌نگاران دورة اسلامی است. دورة شکوفایی سمرقند از زمان سامانیان شروع شد و تا روزگار اسماعیل بن احمد سامانی مرکز حکومت سامانی به شمار می‌رفت و از جمله بندرهای تجاری و بازرگانی فرارود بود. نیاکان این دودمان ایرانی‌نژاد از دیرباز بر زادبوم خود در حوزة سامان در سمرقندفرمانروایی کردند و به نام آنان در سمرقند سکّه ضرب می‌شده است.

در دورة سامانیان در سمرقند نهادهای آموزشی فراوانی همچون مساجد، گذرها، دکان ورّاق، سرای‌ها، مدرسه‌ها و خانقاه‌ها وجود داشته که از مراکز اصلی آموزشی این شهر به شمار می‌رفته است. از قیام‌های مذهبی- فرهنگی سمرقند در این دوره شورش محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی (از دانشمندان شیعه در سدة سوم و چهارم هجری)، بود که برای گسترش تشیع در سمرقند به پا می‌خاستند.

در سال 617 ق. چنگیز خان مغول سمرقند را شهربندان و پس از محاصرة طولانی شهر را تصرف کرد و ساکنین آن را قتل عام نمود. یکی از هزاران شهید این شهر، دانشمند شهیر و حکیم طبیب نجیب‌الدین سمرقندی بود. پس از مرگ چنگیز (624ق) فرمانروایی سمرقند و اطراف آن به جغتای رسید. در این دوره سمرقند اوضاع آشفته‌ای داشت. امیر تیمور گورکانی (736-807ق) سمرقند را مرکز حکومت خود قرار داد و جمعیت سمرقند در دوران حکومت وی به صد و پنجاه هزار تن رسید. امیر تیمور هر جایی را که فتح می‌کرد، بهترین مردان و دانشمندان آن‌جا را برای سکونت در سمرقند تشویق می‌کرد و به این ترتیب دانشمندان و هنرمندان بسیاری از ملیت‌های گوناگون در سمرقند گرد آورد.

پس از تیمور، فرزندان وی حکومت سمرقند را در دست داشتند و به علما و دانشمندان این سرزمین توجه فراوان می‌ورزیدند. الغ بیگ (850-853ق)، نوة تیمور و پسر شاهرخ میرزا، چهل سال (1409-1449م.) در سمرقند حکمرانی کرد و این شهر را مرکز علم و فن قرار داد و برای شکوفایی فرهنگی و بازرگانی آن کوشش فراوان کرد و بزرگترین رصدخانۀ آن روزگار را در سمرقند ساخت.

از این شهر عالم‌خیز ایران‌زمین، دانشمندان بسیاری برخاستند که موجب افتخار ایرانیان و اعجاب دیگرانند؛ نجیب‌الدین سمرقندی، پزشک بزرگ سده‌های ششم و هفتم هجری از آن جمله است.

ابوحامد محمد بن علی بن عمر سمرقندی، ملقّب به نجیب الدین، از اطبّا و داروشناسان مشهور دورة خوارزمشاهی و معاصر امام فخر رازی بود. وی در گیرودار فتنة مغول و محاصرۀ هرات در سال 618 ق. توسط لشکریان مغول به شهادت رسید.

نجیب الدین سمرقندی تألیفات بسیاری در زمینة پزشکی و داروشناسی داشته است. امّا در تاریخ پزشکی دورۀ اسلامی بیشتر با کتاب الاسباب و العلامات معروف شده است. آثار او در سراسر دنیای اسلام شهرت فراوان داشته و کتاب الاسباب و العلامات او دست‌کم تا پنج قرن از شهرت فراوان برخوردار بوده است. این کتاب دربارة بیماریهای جزئی و علت و علامت و علاج آنها تألیف شده و هیچ یک از بیماریهایی که تا آن زمان شناختة روزگار بود، در آن ناگفته نمانده و دربارة درمان هر یک از آنها خلاصه‌ای از کتب معتبر طبّی نقل شده است.

نجیب‌الدین سمرقندی در تألیف الاسباب و العلامات از درمان‌های بقراط و قانون ابن سینا بهره گرفته است. این کتاب به سبب شرح استواری که برهان‌الدین نفیس بن عوض کرمانی، از پزشکان نامی زمان الغ‌بیگ، در تاریخ 827 ق. بر آن نوشته، بسی معروف‌تر شده است. شرح نفیس بن عوض کرمانی بر الاسباب و العلامات بسیار مشهور است و در ایران به چاپ رسیده است. شرح نفیسی خود اساس کتاب طبی فارسی دیگری به نام طب اکبری، تألیف شاه محمد ارزانی قادری شیرازی قرار گرفت. اسباب و علامات را عباس بن محمّد نیز به دستور حاجی میرزا اسدالله موسوی، معروف به آقا کوچک، به سال 1310ق. در 27 باب و 407 فصل به فارسی ترجمه کرده است.

اسباب و علامات حکیم سمرقندی، مشتمل بر نوآوری‌ها و اکتشافاتی نیز بوده است؛ چنان‌که محمّد قاضی در مقالۀ خود در مجلّۀ  الضیاء، تحت عنوان «المساهمة الاسلامیّة فی الطبّ» نوشته است: «... امّا بیماری ورم کلیه پس از آن که توسط ریچارد برایت در قرن هجدهم میلادی کشف گردید و به این بیماری، «برایت» گفته شد، ماهیت این بیماری قرن ها پیش از او به وسیلۀ یک پزشک مسلمان به نام نجیب الدین سمرقندی کشف گردیده بود».

از دیگر آثار نجیب‌الدین سمرقندی، الفرق بین الامراض المشکله است. در این کتاب امراض متشابه را از یکدیگر تمییز داده و نحوة بازشناختن هر یک را از دیگری روشن نموده است. سمرقندی در این کتاب، به روش پرسش و پاسخ، از بیماریهای گوناگون مربوط به سر و چشم و گوش و بینی و دندان و دستگاه گردش خون و سینه و پهلو و شکم و احشاء، همچنین از تب‌ها و آماس‌ها و زخم‌ها و از نبض و بول سخن گفته و پس از ذکر هر دردی به بیان موارد تشابه بعضی از آنها با بعضی دیگر پرداخته است.

دو کتاب دیگر وی اصول التراکیب یا اصول ترکیب الادویه و قرابادین، در عیون الانباء تحت دو عنوان قرابادین صغیر و قرابادین کبیر آمده‌اند و از لحاظ جامعیت در ردیف کتابهایی چون قرابادین قلانسی قرار دارند.

دیگر آثار او عبارتند از: ابدال الادویه؛ ادویة مفرده؛ الاطعمه الأصحاء؛ الاطعمه للمرضی؛ قرابادین صغیر؛ قرابادین کبیر؛ قوانین ترکیب الادویه القلبیه؛ مداواه وجع المفاصل؛ مقاله فی کیفیه ترکیب طبقات العین؛ الاغذیه و الاشربه للاصحاء؛ اغذیه المرضی؛ الصناعه؛ غایه الاغراض فی معالجه الامراض.

از آثار سمرقندی، پنج اثر با عنوان الخمسه النجیبیّه معروف شده که عبارتند از: «الاسباب و العلامات، اصول الترکیب، اغذیه المرضی، الادویه المفرده المسهله فی کلّ مرض من الامراض المختار استعمالها فی اکثر البلاد، القرابادین المرتبه علی نهج وقوع الامراض من الرأس الی القدم».

نجیب الدین سمرقندی علّت انتخاب الاسباب و العلامات را آن دانسته است که پیش از آن جز اشارات مختصر بقراط، هیچ یک از بزرگان علم طب متصدی تشریح و توضیح امراض جزئی نشده‌اند.

کتاب الاسباب و العلامات از جهات ذیل اهمیت خاص و ویژه دارد:

 چنان‌که می‌دانیم، پیش از سمرقندی، اطبای بزرگی چون اهوازی، رازی، جرجانی و ابن سینا می‌زیسته‌اند که به طور قطع  وی بعد از خواندن کتب آن اساتید اثر خویش را پدید آورده است؛ لذا به جرأت می‌توان گفت که این کتاب خلاصه‌ای مفید و کامل و ضروری از تمام کتب قبل به اضافة تجربیات و نظریات شخصی خود مؤلف می باشد.

زبان کتاب اگر چه عربی می‌باشد، ولی آسان و بسیار روان و ساده است و در نسخ معتبر آن (از جمله نسخة اساس ما در تصحیح حاضر) اغلب لغات مشکل در حاشیه معنی شده‌اند.

 الاسباب و العلامات خلاصۀ مفید و کاربردی کلّ طبّ در بالین یک بیمار است؛ زیرا در ابتدا تمام بیماری‌ها را جزء به جزء، از سر تا قدم ذکر می‌کند، سپس بیماری‌هایی که مربوط به کلّ اعضا می‌باشد، بیان می‌کند و در ادامه به مباحث زیبایی، جراحات، شکسته بندی و مسمومات پرداخته است و این یعنی خلاصه‌ای از کلّ مباحث کاربردی طبّ.

در این کتاب هر بیماری ابتدا تعریف می‌شود، سپس علل مختلف بروز آن عارضه و عوارض مختلف ناشی از آن بررسی و بیان می‌شود. نکتۀ جالب آنکه مؤلف در قسمت‌های مختلف در مورد این که چگونه یک سبب موجب به وجود آمدن یک علامت می‌شود، توضیح کافی و لازم می‌دهد و قبل از بیان درمان یک عارضه، تشخیص‌های افتراقی مهم بیماری‌ها را بیان می‌کند و در قسمت درمان نیز ضمن بیان درمان، محدودیت و ممنوعیت و خطرات بعضی از درمان‌های نامناسب را می‌آورد. خوانندگان آن به این نتیجه خواهند رسید که این کتاب، طبیب را در کمترین زمان به سمت صحیح درمان بیمار خویش هدایت می‌کند.

در یک کلام آنکه این کتاب برای دانشجویان و افرادی که در ابتدای خواندن طب سنتی هستند مفید است چون برای درک کلی ازمطلب علمی بهتر است دانشجو در ابتدا تصوری از کلیت مطلب داشته باشد و این کتاب به علت کامل و خلاصه بودن این فرصت را برای دانشجو مهیا میکند که در اندک زمانی به این هدف برسد و بداند تنظیم بندی مطالب  طب چگونه است و هرمطلب در کجا قرار دارد .

این کتاب برای قشر متخصص فن پزشکی امروز نیز قابل استفاده است چون به علت حجم کمی که دارد در مدت زمان اندکی  می‌توان تمام ان را خواند و دانسته های قبلی را مرور کرد؛ همچنین به عنوان کتاب همراه که مختصر و شامل است، می‌توان از آن یاد کرد.

رسالۀ فی تشریح العین: در میان آثار نجیب الدین، رساله‌ای بسیار مختصر، با عنوان فی تشریح العین وجود دارد که در اغلب منابع جزو آثار نجیب‌الدین ذکر نشده است و به ندرت در چند فهرست نامی از آن آمده است. وی در این رساله به تشریح طبقات و رطوبات چشم پرداخته است. البته در کتب فهارس، عناوین دیگری چون «کیفیه ترکیب طبقات العین» و یا «تشریح العین و تعیین طبقاتها و رطوباتها» نیز بر این رساله متذکر شده اند. این رساله که در نسخ موجود از آن، از یک تا سه صفحه به چشم می خورد، حاوی تصویری از تشریح چشم است که از نظر تاریخ علم پزشکی این گونه تصاویر بسیار ارزشمند و قابل توجه هستند. مؤلّف، در این رساله نخست به بیان رطوبات چشم و سپس به بیان طبقات آن پرداخته و هر یک را با تقدیم و تأخیر خود، به ترتیب برشمرده است.

***

این کتاب به مقدمه استاد دکتر مهدی محقق آراسته شده و مقدمه به زبان عربی نیز برگردانده شده است.