ترجمه عربی الحشایش (هیولی الطبّ فی الحشائش و السموم) بر اساس دستنویس کهن کتابخانة لیدن هلند به تاریخ کتابت 475 هجری منتشر شد.

الحشائش، تألیف: پدانیوس دیوسکوریدس عین‌زربی (متوفی حدود 90 م.) با ترجمه عربی از: اِصْطِفَن (استفان) بن بَسیل (شاگرد حنین) و ویرایش و اصلاح: حنین بن اسحاق ( درگذشتة 260 ق) به کوشش: دکتر یوسف بیگ‌باباپور بر اساس دستنویس کهن کتابخانة لیدن هلند به تاریخ کتابت 475 هجری به صورت عکسی از سوی انتشارات سفیر اردهال (ضمن مجموعه: تاریخ علم، فرهنگ و تمدن دوره اسلامی) منتشر شد.

در مقدمه این کتاب آمده که دیوسکوریدس بنابر قول اکثر مورخان ابتدا در مسقط‌الرأس خویش، عین‌زربه، و سپس نزد استادان حوزة علمی اسکندریه به تحصیل علوم و فنون گوناگون از جمله فلسفه و ادب یونانی و طب و معرفت خواص عقاقیر و نباتات طبی پرداخت.  

سپس مدتی نیز برای تکمیل معلومات در آتن اقامت گزید و بعدها علاوه بر سیاحت بلاد آسیای صغیر و سوریه، در عهد امپراتوری نرون (حکـ54 ـ 68 م.) همراه با قشون روم از قسمت عمده‌ای از جزایر و ممالک جنوبی خاک اروپا دیدن کرد و از نزدیک به مطالعه و مشاهده و کسب معلومات و تجارب دربارۀ خواص طبّی انواع گیاهان و نباتات پرداخت. هر چند عده‌ای بعد از وی به تتبع و تحقیق در مورد گیاهان پرداختند، اما سهم بیشتر این کار از آنِ دیوسکوریدس عین‌زربی است که با تألیف کتاب الحشائش، تمام تجارب و معلومات شخصی خود و گذشتگان را در باب خواص طبی گلها و گیاهان نواحی مختلف، مرتب و منظم کرده و به این ترتیب آنها را از نابودی به دست حوادث روزگار مصون و محفوظ داشته است. اصل کتاب الحشائش به زبان یونانی است و چنان‌که ذکر شد، مؤلف در آن بالغ بر 600 گونه از نباتات و تعداد کثیری از پرندگان و حیوانات برّی و بحری را مفصلاً بررسی کرده و آن را به حسب موضوعات در پنج مقاله به این شرح، مرتب و مدون کرده است:

مقالۀ اوّل- در بیان افاویه و ادویه خوشبو و ادهان و صمغها و انواع درختان.

مقالۀ دوم- در بیان حیوانات و حبوب و دانه‌های خوراکی.

مقالۀ سوم- در بیان عصارات و اصول نباتات و گیاهانی که خاصیت پادزهری دارند.

مقالۀ چهارم- در بیان گیاهان دارویی سرد و مسهل های گیاهی گرم.

مقالۀ پنجم- در بیان انواع اشربه و ادویة معدنی.

البته دو مقاله نیز در آخر دارد: یکی السموم، و دیگری الدواب که این دو مقاله به زعم بعضی مؤلفان همچون ابن ندیم از موضوعات افزوده حنین یا حبیش بن اعسم است.

متن یونانی این کتاب دوبار چاپ شده و به زبانهای لاتینی، فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی نیز ترجمه شده است. و یک بار با عنوان «هیولی الطبّ فی الحشائش و السموم»، بر اساس ترجمة عربی اِصْطِفَن بن بَسیل و اصلاح حنین بن اسحاق، (چاپ سزار ا. دوبلر و الیاس تِرِس ، در تطوان‌ و بارسلون‌ 1952- 1957م‌) منتشر شده است.

کتاب الحشائش دیوسکوریدس چند بار در دورۀ اسلامی ترجمه شده که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. در زمان متوکل (حکـ 232ـ247ق) کتاب گیاهشناسی دیوسکوریدس را اصطفن (استفان) بن بسیل (شاگرد و همکار حنین) از یونانی به عربی ترجمه کرد و چون استفان نام عربی پاره ای از گیاهان را نمی‌دانست، آن اسامی را به همان زبان یونانی در ترجمه نگاشت.

2. ترجمۀ حنین بن اسحاق (متوفی 260 ق) که آن را برای بختیشوع بن جبرائیل ترجمه کرد که ویرایش و اصلاح همان ترجمه اصطفن است.

3. ترجمۀ بهنام بن موسی.

4. ترجمۀ ابوسالم ملطی (قرن 6 ق).

5. ترجمۀ علی بن شریف حسینی (متوفی 867 ق) به زبان فارسی.

6. ترجمه غیاث الدین محمد رضوی (متوفی 1068 ق).

7. ترجمۀ مهران بن منصور بن مهران.

ترجمه حاضر با عنوان المقالات‌ السبع‌ یا هیولی‌ الطب‌ فی‌ الحشائش‌ و السموم‌، توسط اِسْتِفان‌ِ بْن‌ِ بَسیل‌ (یا باسیل‌)، از نخستین‌ مترجمان‌ متون‌ طبی‌ یونانی‌ به‌ زبان‌ عربی‌ در سدة 3ق‌/9م‌ و نخستین‌ مترجم‌ کتاب‌ دارویی‌ دیاسقوریدوس‌ به‌زبان‌ عربی‌ صورت گرفته است. یگانه‌ اطلاعی‌ که‌ از زندگانی‌ او در دست داریم‌ این‌ است‌ که‌ در زمان‌ حنین‌ بن‌ اسحاق‌ می‌زیسته‌، و از زمرة مترجمان‌ چیره‌دستی‌ بوده‌ است‌ که‌ متوکل‌ خلیفة عباسی‌ به‌ دستیاری‌ حنین‌ گماشته‌ است‌. ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌ ترجمه‌های‌ او را در ردیف‌ ترجمه‌های‌ حنین‌ شمرده‌، ولی‌ اذعان‌ داشته‌ که‌ ترجمه‌های‌ حنین‌ فصیح‌تر و شیواتر است‌. به‌ علاوه‌، حنین‌ چنانکه‌ خود گفته‌ است‌، ترجمه‌های‌ استفان‌ و دیگر دستیاران‌ خویش‌را بررسی‌ و اصلاح‌ می‌کرده‌است.‌

این کتاب مهم‌ترین‌ کتاب‌ دارویی مصور‌ در طب‌ اسلامی‌ است‌ و در حدود 15 قرن‌ منبع‌ اصلی‌ داروشناسی‌ در جهان‌ اسلام‌ بوده‌ است‌. متن‌ یونانی‌ کتاب‌ که‌ شامل‌ 5 مقالة اصلی‌ و دو مقالة الحاقی‌ است‌، در سدة 1م‌ نگارش‌ یافته‌ است‌. این‌ کتاب‌ در زمان‌ متوکل‌ به‌کوشش‌ حنین‌ بن‌ اسحاق‌ به‌ بغداد آورده‌ شد و نخست‌ توسط خود او به‌ زبان‌ سریانی‌ ترجمه‌ شد. سپس‌ استفان‌ متن‌ کامل‌ آن‌ را از زبان‌ یونانی‌ به‌ عربی‌ ترجمه‌ کرد و این‌ ترجمه‌ توسط حنین‌ بازبینی‌ و اصلاح‌ شد. این‌ دو ظاهراً یک‌بار دیگر نیز مشترکاً دست‌ به‌ ترجمة این‌ کتاب‌ زدند و متن‌ ترجمه‌ را دیگر بار حنین‌ بازبینی‌ و اصلاح‌ کرد.

استفان‌ نامهای‌ دارویی‌ یونانی‌ را که‌ معادل‌ عربی‌ آنها را می‌شناخت‌، در متن‌ کتاب‌ وارد کرد، ولی‌ نامهای‌ ناشناخته‌ را به‌ همان‌ صورت‌ اصلی‌ در متن‌ عربی‌ آورد تا شاید آیندگان‌ معادلهایی‌ برای‌ آنها بیابند. غالب‌ این‌ نامها یک‌ سده‌ بعد در اندلس‌ به‌ یاری‌ راهبی‌ به‌ نام‌ نیکلا که‌ فرستادة امپراتور بیزانس‌ به‌ دربار عبدالرحمان‌ ناصر بود و به‌ زبانهای‌ یونانی‌ و لاتینی‌ آگاهی‌ داشت‌، به‌ زبان‌ عربی‌ ترجمه‌ و تفسیر شد. ترجمة استفان‌ بی‌شک‌ مهم‌ترین‌ ترجمة کتاب‌ دیاسقوریدوس‌ به‌ زبان‌ عربی‌ است‌، ولی‌ یگانه‌ ترجمة آن‌ نیست‌. در سده‌های‌ بعد ترجمه‌های‌ دیگری‌ نیز از این‌ کتاب‌ فراهم‌ آمد که‌ ظاهراً همه‌ از روی‌ ترجمة سریانی‌ حنین‌ صورت‌ گرفته‌، و اکنون‌ نسخه‌هایی‌ از آنها در دست‌ است که پیش از این به برخی اشاره شد.

اما یکی از نسخ کهن از این ترجمه خوشبختانه در کتابخانة لیدن هلند موجود است که تصاویر فوق‌العاده دقیق و عالی دارد. این نسخه به خط نسخ کم‌نقطه کتابت شده و بنا به اذعان کاتب، از روی نسخة شیخ ابی‌عبدالله ناتلی مصلح که در سمرقند برای خلیفة عباسی المؤید بالله در ربیع‌الاول 380ق. تهیه نموده بود، کتابت شده است.

تاریخ کتابت نسخة لیدن، به تاریخ اواسط رمضان سال 475ق. بوده، امّا کاتب از خود اسم نبرده است. در ذیل ترقیمه کاتب، با خط متأخرتر نسبت بدان یک گزارش اتمام ترجمة فارسی یاد شده که از اهمیت فراوانی برخوردار است. با توجه به این یادداشت، گویا از روی همین نسخه در 18 صفر سال 510 ق. شخصی به نام «محمد بن علی الرمی» متن عربی الحشایش را به فارسی ترجمه کرده و یاد کرده که چون عربی مهجور بوده و گویا برای برخی قابل استفاده نبوده، آن را به فارسی مرغوبی برگردانده، و اذعان داشته که این نسخه ناتلی بوده و ترجمه اصطفن و حنین می‌باشد.

الحشائش، با عنوان المقالات‌ السبع‌ یا هیولی‌ الطب‌ فی‌ الحشائش‌ و السموم‌، تألیف: پدانیوس دیوسکوریدس عین‌زربی (متوفی حدود 90 م.) با ترجمه عربی از: اِصْطِفَن بن بَسیل (شاگرد حنین) و ویرایش و اصلاح: حنین بن اسحاق ( درگذشتة 260 ق) به کوشش: دکتر یوسف بیگ‌باباپور بر اساس دستنویس کهن کتابخانة لیدن هلند به تاریخ کتابت 475 هجری به صورت عکسی از سوی انتشارات سفیر اردهال در قطع وزیری منتشر شده است.